یادداشت | منبر؛ اسلامی یا سکولار
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، به محض این که سخن از منبر اجتماعی و به خصوص سیاسی به میان می آید ذهنها به سراغ یک معنای نادرست و گمراه کننده می رود که عبارت است از تمجید از فلان جناح و تخریب جناح دیگر.
این ذهنیت ناشی از چیست؟
به نظر می رسد چند دلیل دارد. اول آن که تعریف واژه سیاست برای افراد جامعه و حتی برخی نخبگان نامشخص و ناقص است.
کلمه سیاست طبق یک تعریف عبارت است از "رهبری صلح آمیز یا غیر صلح آمیز روابط میان افراد،گروه ها و احزاب (نیروهای اجتماعی) و کارهای حکومتی در داخل یک کشور و روابط میان یک دولت با دولتهای دیگر در عرصه جهانی" (1)
وقتی از منبرهای سیاسی سخن می گوییم _آن چنان که در بخش اول نیز گفته شد_ منظورمان ایجاد بینش صحیح در ذهن مخاطب است. با این وجود آیا تبیین حق و باطل و مبارزه با ظلم یک مسئله سیاسی و اجتماعی نیست؟ آیا نباید مخاطبان نسبت به ضرورت تبعیت از امام و مدیر جامعه اسلامی و لزوم پرهیز از وادادگی در مقابل دشمنان دین به یک بینش منطقی و عقلانی دست پیدا کنند؟ این موارد و چیزهایی مشابه این ها چیزهایی نیستند که با برچسب جناح زدگی بتوان از گفتگو درباره آن ها شانه خالی کرد.
همچنین بیان دست آوردهای انقلاب اسلامی و مقایسه دقیق با دوران سلطنت طاغوت یک مسئله سیاسی است که باید در آستانه چهل سالگی انقلاب جزء اولویت ها باشد.
آیا کسی منکر ضرورت تبیین این موضوع مهم است؟
دلیل و عامل دوم ، طراحی دشمنان است که از ابتدای تشکیل حکومت پیامبر و همچنین قرن ها بعد در دوران حکومت مزدور پهلوی تلاش کرده اند مفهوم سیاست و سیاست ورزی را در ذهن مسلمانان و مؤمنین به گونه ای جا بزنند که همه تصور کنند نحس تر و نجس تر از سیاست در عالم وجود ندارد تا با این وسیله خودشان مدیریت عالم را به عهده بگیرند. در حالی که مطابق با آن چه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم سیاست ورزی از ویژگی های بارز امامان معصوم علیهم السلام است.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) فروردین 43 و بعد از آزادی و بازگشت به قم ضمن تأکید بر این که تمام اسلام بر دایره سیاست است می گویند: " در روزنامه [مورّخ 13/ 5/ 1342] كه مرا از زندان قيطريّه آوردند، نوشتند كه مفهومش اين بود كه روحانيت در سياست مداخله نخواهد كرد. من الآن حقيقت موضوع را براى شما بيان مىكنم. آمد يك نفر از اشخاصى كه ميل ندارم اسمش را بياورم، گفت آقا سياست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فريب، نيرنگ، خلاصه پدرسوختگى است! و آن را شما براى ما بگذاريد! چون موقعْ مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بكنم. گفتم: ما از اوّل وارد اين سياست كه شما مىگوييد نبودهايم. امروز چون موقع مقتضى است، مىگويم اسلام اين نيست. و اللَّه اسلام تمامش سياست است. اسلام را بد معرّفى كردهاند. سياست مُدُن از اسلام سرچشمه مىگيرد. من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم؛ من پاپ نيستم كه فقط روزهاى يكشنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم." (2)
باید همه متوجه باشند که سیاست هرچند طعمه خوبی برای مفسدان و نابکاران عالم بوده و هست ولی ما باید تمام حواسمان را جمع کنیم که مبادا این طعمه را با دست ما خارج سازند. سیاست باید در دین و جامعه اسلامی تدوین و فرآوری شود و به افراد جامعه عرضه شود.
نکته دیگری که تبیینش در مورد منبرهای سیاسی ضرورت دارد این است که جایگاه منبر مانند هر عرصه دیگری نیاز به لوازم مخصوص به خود دارد و به طور یقین هرگز نباید هرکسی که به مسائل سیاسی علاقه دارد، ولی قدرت ارائه موضوع و تبیین را دارا نیست وارد میدان سیاست گویی شود و به بیان کلیات یا جزئیات غیر ضروری و سخیف مشغول شود و نمیتوان هم انتظار داشت که تمامی خطیبان سیاست گو باشند.
اما این سخن به معنای قدغن سازی منبرهای سیاسی _طبق تعریف و شاخصه هایی که بیان شد_ و پیچیدن نسخه عمومی نیست و نباید با نگاه حداقلی به معنای سیاست ، آن را خلاف شأن منبر و منبریها دانست./۹۱۸/ز۵۰۴/س
محمدهادی سمتی
پی نوشت
- عالم،عبدالرحمن،بنیادهای علم سیاست،تهران،نشر نی،1373، صفحه 30
- صحيفه امام، ج1، ص: 269